سلام

6 ماه گذشته و من حتی یک کلمه در این دنیا ننوشته‌ام دلم برای تمام جمله‌هایی که مثل آب روان می‌شد در ذهنم، در دلم تنگ شده است که در یک رقص ساده دنیا را اسیر من می کردند

چرا نمی‌نویسم؟ این سوال را بازها از خودم پرسیده‌ام، برای منی که نوشتن مهمترین کار زندگی بود و خواندن توانی برای حیات چه شد که دیگر ننوشتم چرا! باید پاسخ این چرا را از که بگیرم که نمی‌نویسم

حالا می‌نشیم توی خانه و به دلم التماس می‌کنم که به ذهنم اجازه دهد تا کلمات فوران کنند از نوک انگشتانم و این التماس همچنن ادامه دارد